کاشان – مدیر پروژه طرح رصدخانه ملی ایران گفت: این پروژه یکی از پیشرفته ترین رصدخانههای جهان خواهد بود، رصدخانهای که در دیار غیاثالدین جمشید کاشانی از بزرگ ترین دانشمندان نجوم برپا می شود.
در طول سالهای سال از تاریخ درخشان کشور ایران ستارگانی از جنس علم و دانش در تارک آسمان این سرزمین درخشیده و از توانایی و علم خود، مردم سرتاسر جهان بهره مند کردهاند.
در حال حاضر دانشمندان بسیاری از کشورهای جهان که در علم و تکنولوژی حرفی برای گفتن دارند، خود معترفاند پایه علوم خود را مدیون دانشمندانی از سرزمین پارس هستند که مدبرانه و سخاوتمندانه همه مردم دنیا را از علوم خدادادی خود بهره مند کردند؛ از علم طب گرفته تا شیمی، ریاضی و نجوم بهره علم و دانش ایرانی برای جهانیان مورد تأیید تمام آزاداندیشان و صالح اندیشان عالم است؛ نجوم از دسته این علوم است به نوعی که بهره و حظ کافی از علم منجمان ایرانی را تمام مردم دنیا بردهاند.
غیاثالدین جمشید کاشانی دانشمندی از کاشان معروف به دیار نخستینها یکی از همین مفاخر است که همانند چشمهای جوشان با بهره گیری از استعداد و توانایی خدادادی خود توانست نقطه عطفی در تاریخ علم نجوم و ستاره شناسی جهان باشد؛ رصدخانه سمرقند یکی از اقدامات شایسته این فرهیخته کاشانی بود که در زمان خود به عنوان یکی از پیشرفتهترین مکانهای رصد و پایش ستارگان و آسمان مورد استفاده محققین و دانشمند قرار گرفت.
حال بعد از حدود ۶ قرن و در دیار غیاثالدین جمشید کاشانی رصدخانه ملی ایران به عنوان بزرگترین پروژه علم محور کشور با همت و غیرت جوانان، متخصصین و پژوهشگران ایرانی ساخته شده است. پروژهای که به جز آینه تلسکوپ آن، تمام مراحل طراحی و ساخت آن در ارتفاع حدود سه هزار و ۶۰۰ متری از قله گرگش شهر کامو و چوگان از توابع شهرستان کاشان به دست باکفایت دانشمندان و نیروی توانای داخلی ساخته شد.
به مناسبت اتمام بخشهای عمرانی و ساختمانی این پروژه و نصب گنبد تلسکوپ ۳.۴ متری رصدخانه ملی با حبیب خسروشاهی مجری و مدیر پروژه طرح رصدخانه ملی ایران گفت و گویی انجام داده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
جناب آقای دکتر خسروشاهی؛ چطور قله گرگش برای تأسیس این پروژه ملی بزرگ انتخاب شد؟
قله گرگش بعد از حدود ۶ سال فعالیت گروههای علمی و پژوهشی برای مکان یابی این پروژه انتخاب شد. تیم مکان یابی تمام ارتفاعات فلات مرکزی ایران را برای انتخاب یک نقطه مناسب مورد مطالعه قرار دادند و در نهایت با در نظر گرفتن جمیع شرایط به این نقطه رسیدند. طبعاً بخشهای شمالی و غربی کشور به لحاظ رطوبت و ابرناکی و بخشهای جنوبی به لحاظ آلودگی ناشی از غبار انتخابهای خوبی برای رصدخانه ملی نبودند.
این قله از نظر ارتفاع و همچنین سرعت باد در شب و رطوبت و خشکی نسبت به دیگر اماکن مورد مطالعه قرار گرفته شده مناسبتر بود؛ کار مکان یابی با مدیریت دکتر سعدالله نصیری در سال ۱۳۸۶ به پایان رسید؛ روش علمی و نتایج مکان یابی در کنفرانسهای علمی و مجلات درجه اول دنیا منتشر شده و در دسترس علاقمندان است.
کار و فعالیت در ارتفاع ۳ هزار و ۶۰۰ متری در این مدت باید خیلی سخت و طاقتفرسا باشد، درست است؟!
بله؛ حقیقت این است که پیش از این تجربه چنین کاری اصلاً وجود نداشت. در این منطقه اصلاً زیرساختی مانند جاده دسترسی وجود نداشت؛ ۱۱ کیلومتر جاده در دل کوه ساختیم، پروژه عمرانی را با همت جوانان و نیروهای داخلی کاملاً آبرومند بنا کردیم و میتوانیم به جرأت بگوییم ساختمان پشتیبانی و خدمات این سایت یکی از زیباترین ساختمانهای رصدخانهها در سراسر دنیاست.
اما دستیابی به این اهداف آسان نبود؛ تا حدود سه سال پیش بودجه تأسیس رصدخانه ملی ایران به صورت کاملاً قطره چکانی بود و حتی مدیر پیشین پروژه خبر از تعطیلی پروژه داد. با این وجود نه پژوهشگاه دانشهای بنیادی به عنوان یک سازمان و نه شخص من نمیتوانستیم با این موضوع کنار بیاییم؛ و متأسفانه فشارهای اقتصادی به کشور و مردم هر روز در حال افزایش بود.
در سال ۱۳۹۵ که مسئولیت این پروژه بر عهده من گذاشته شد طراحی جزئی نیمه تمام بود، فقط آینه اصلی در ایران بود و عملیات احداث جاده نیز با مشکل اجرایی مواجه شده بود! اما با یک برنامه ریزی تطبیقی توانستیم تا سال ۱۳۹۷ تمام طراحی اجزا را به اتمام رسانده و آماده ساخت کنیم. جاده تا اندازهای که برای کسب اولین نور مشکلی نباشد آماده شد، ساخت آینه دوم و بقیه اجزا شروع شد و انسجام فنی و مدیریتی پیشرفتهای چشم گیری را به همراه آورد.
در سال ۱۳۹۷ دولت تصمیم گرفت تنها طرحهایی را مورد حمایت قرار دهد که درصد پیشرفت قابل ملاحظهای (بیش از ۵۰ درصد) داشتند. خوشبختانه طرح رصدخانه ملی ایران آمادگی فنی برای اتمام کار در سال ۱۳۹۹ و نصب در ۱۴۰۰ را از خود نشان داد و این طرح بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. این امر مبنای توافقهای جدید با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و سازمان برنامه قرار گرفت. اگر تغییرات در طرح چند ماه دیگر نیز به تعویق میافتاد به احتمال زیاد آیندهای جز روند کند قبلی و یا تعطیلی در انتظار این طرح نبود.
امروز همه در ایران و در جامعه علمی و نجوم با دریافت تصاویر از قله گرگش و رصدخانهای که آماده نصب تجهیزات است تعجب کردهاند. این امر نتیجه پرهیز از حاشیه و پرداختن به اصل موضوع و بی توجهی به ادعاهای افراد غیر متخصص و برعکس به کارگیری مشاوران زبده است و این امر تا تحقق کامل اهداف پروژه ادامه خواهد یافت.
عدهای در داخل کشور معتقدند که این پروژه خیلی زمان بر شده است؛ دلیل این امر چیست؟
من بارها این سخنان را شنیدهام؛ به یقین همه ما دوست داریم آرزوهای ما در ارتباط با به ثمر رسیدن این پروژه زود برآورده شود؛ احتمالاً هیچکس به اندازه من و دیگر همکارانم در این طرح اشتیاق به این موضوع نداشته و ندارد اما من از زوایای مختلف به این پرسش میپردازم.
یک ساختمان معمولی در شهر یا محله خود را در نظر بگیرید و ببینید چند سال برای اتمام آن زمان لازم است. در ارتباط با این پروژه نیز همانطور که اشاره شد مکان یابی حدود ۶ سال طول کشیده بود. طراحی نیز به همان میزان زمان برد و ساخت در زمان کوتاهتری انجام شده است.
از سویی تعداد شرکتهایی که در جهان تلسکوپ در این ابعاد و اندازه میسازند به ۱۰ شرکت هم نمیرسد. این شرکتها در دوره زمانی پنج تا هفت سال و حتی گاهی طولانیتر تلسکوپ تحویل میدهند؛ اینها شرکتهایی هستند که بارها تلسکوپ یا تجهیزات مشابه ساختهاند. ساخت آینهها هر کدام بین سه تا پنج سال طول میکشد، ساخت یک سامانه ۶ محوری بیش از یک سال طول میکشد و ساخت سازه هم حدود ۱ یک سال به زمان نیاز دارد. همه اینها در یک شرکت با تجربه در اروپا که دسترسی به تجهیزات و شرکتهای تأمین کننده دارد انجام میشود. پس ساخت تلسکوپ از لحظه سفارش تا تحویل حداقل پنج سال طول میکشد.
همزمان با ایران همسایه ما ترکیه نیز پروژه تلسکوپ چهار متری خود را کلید زد. مقدمات آن از سال ۱۳۸۷ آغاز شده است و تلسکوپ سال آینده نصب میشود و این در حالی است که تمام طراحی و ساخت تلسکوپ و گنبد نیز بر عهده شرکتهای اروپایی بوده که چندین تلسکوپ از این ابعاد و خیلی بزرگتر ساختهاند. وضعیت تلسکوپ ۳.۶ متری هند هم به همین ترتیب بوده است. از زمان شروع تا تحویل هفت سال طول کشیده است و ساخت آن نیز در اروپا انجام شده است.
اینها هر دو کشورهایی هستند که مبادلات مالی آنها با جهان به شکل عادی انجام میشود و پروژه هند از مشارکت مالی اروپا هم برخوردار بوده است. از سوی دیگر تلسکوپ ۳.۶ متری هند در یک رصدخانه حاضر و آماده نصب شده است پس نیازی به مکان یابی و احداث جاده و غیره نبوده، آن هم با کیفیت و استانداردی که ما خود را ملزم به رعایت آن میدانیم.
حال شرایط خودمان را با آنها مقایسه کنیم. راهبرد رصدخانه ملی ساخت تلسکوپ و ملحقات آن در ایران بود و انگیزه ما سرریز فناوری به صنعت و مواجه کردن آن با چالش ساخت ابزارهای دقیق بود.
این مطلب را باید در نظر بگیریم که این پروژه برای اولین بار در کشور به اجرا در آمده است و بسیاری از تکنولوژیهای مورد نیاز آن در داخل کشور ساخته است
دقیق همین گونه است؛ ما مایل نبودیم بدون دلیل موجه ارز از کشور خارج شود. این پروژه برای اولین بار در کشور به اجرا در آمد. غیر از آینههای تلسکوپ که از خارج کشور خریداری شد، ساخت تلسکوپ که اصلی ترین جز رصدخانه بود و باید کاملاً علمی و با تکنولوژی بالا بود حدود دو تا سه سال طول کشید. فناوری ساخت تلسکوپ در این مقیاس با آینه ۳.۴ متری یک دانش با تکنولوژی بالاست که در کشور به دست متخصصین و دانشمندان داخلی شکل گرفت.
تعجب میکنم که چطور یک پروژه عمرانی مثلاً یک ورزشگاه کوچک در داخل شهرها سالها و گاه دهها سال طول میکشد و کسی مطالبه نمیکند. یا همان ساختمان چند طبقه سر کوچه که نیاز به طراحی هم ندارد بیش از دو سال طول میکشد و عدهای انتظار دارند که پروژه با این سطح بالای بهره مندی از علم و فناوری در ارتفاع سه هزار و ۶۰۰ متری پنج سال طول بکشد؟!
از سوی دیگر ساخت تلسکوپ با رصدخانه دو موضوع متفاوت است. هر چند رصدخانه بدون تلسکوپ بی معنی است اما رصدخانه زیر ساختهایی نیاز دارد که به آسانی ایجاد نمیشود. ساخت ۱۱ کیلومتر در دل کوه یا تأمین برق و انرژی و تمام مسائل مرتبط با آنها زمان بر، هزینه بر و مستلزم مذاکره و اخذ مجوزها و گاه اقدامات حقوقی است.
از سوی دیگر رصدخانه ملی ایران بادهها پیمانکار قرارداد منعقد کرده است که هر چند اغلب آنها به پیمان خود متعهد بودهاند اما برخی از انجام وظایف خود شانه خالی کردهاند که طبعاً اقدامات حقوقی در پی داشته و خواهد داشت. کار در ارتفاع سه هزار و ۶۰۰ متری با ارتفاع سه هزار متری تفاوت زیادی دارد؛ کیفیت هزینه دارد. امکان فعالیت عمرانی یا نصب تجهیزات سنگین در سایت گرگش تنها در دوره ۶ ماهه از اردیبهشت تا آبان میسر است و این در حالی است که تکلیف بودجه تا خرداد مشخص نمیشود و عموماً بخشی از بودجه تا شهریور ماه تحصیل نمیشود.
در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ همکاری خوبی با طرح رصدخانه ملی ایران انجام شده است که نتیجه آن سرعت بیشتر عملیات اجرایی در قله «گرگش» است. اما در کنار این مساعدت باید شرایط دشوار تهیه تجهیزات را نیز در نظر گرفت. در همین سه سال افت ارزش ریال در تاریخ اقتصادی کشور بی مانند است.
اما مستقل از اینها ما همیشه سعی کردیم در این پروژه خود را با پروژههای ممتاز در دنیا نظیر آنچه در رصدخانه شمالی اروپا در جزایر قناری و یا رصدخانههای جنوبی اروپا در شیلی اجرا شده است مقایسه کنیم. اما محیط کار ما اروپا نبوده است! پس بار سنگینی بر عهده من و همکارانم و پژوهشگاه دانشهای بنیادی است. با دشواریهایی که تنها به بخشی از آن اشاره کردم پیشرفت این پروژه فوق العاده شگفتانگیز و نزدیک به معجزه است.
آقای دکتر رصدخانه ملی ایران در مقایسه با نمونههای منطقهای خود چگونه است؟
در نزدیکی ما در شرق، تلسکوپ ۳.۶ متری هند نصب و راه اندازی شده است. اما سایت ما در قله «گرگش» کاشان به مراتب از لحاظ دید نجومی بهتر از موقعیت تلسکوپ مذکور است. شما به فناوری گنبد آن تلسکوپ هم نگاهی بیاندازید تفاوت محسوسی خواهید یافت. در غرب نزدیکترین تلسکوپها به تلسکوپ ما از نظر فناوری و سایت در جزایر قناری هستند.
تلسکوپهای شمال کشور ما هم مثلاً در روسیه قدمتی حدود ۶۰ ساله دارد و از نظر دید نجومی و خشکی در جای خوبی هم نصب نشده است.
بنابراین موقعیت ما بسیار مناسب برای رویدادهای وابسته به زمان است. در نجوم رویدادهایی مثل ادغام دو سیاه چاله رخ میدهد که ممکن است فقط از آسمان ایران قابل مشاهده باشد و به همین دلیل باید پژوهشگران و منجمان در بهترین موقعیت آن را رصد کنند؛ به همین دلیل موقعیت ایجاد شده در رصدخانه ملی ایران یک فرصت ویژه و فوق العاده برای منجمان و کیهان شناسان است.
با این وجود ما با رصدخانههای اطراف در پروژههای تحقیقاتی و پژوهشی همکاری میکنیم. مثلاً تلسکوپ ترکیه در محدوده فروسرخ است و تلسکوپ ایران در محدوده نور مرئی و نزدیک فرابنفش و این موضوع باعث میشود که کارهای همدیگر را پوشش دهیم.
یادمان باشد که رصدخانه ملی به ما استقلال علمی در نجوم نمیدهد بلکه جایگاه ما در کنار بازیگران بزرگتر را تثبیت میکند. بنابراین بدون حضور و همکاری با منجمان و متخصصان دیگر هیچ پروژه علمی ارزش واقعی خود را به دست نمیآورد. پیشرفت ما و همسایگان ما در کنار هم بسیار ارزشمند است. علم یک سیال است که باید در هر سرزمینی جاری شود. غیر از این باشد طالبان شکل میگیرد.
آیا در ساخت این پروژه از مشارکت علمی طرفهای خارجی نیز استفاده کردید؟
بله؛ در تمام مراحل طراحی و ساخت این پروژه از مشاوران بین المللی کمک گرفتهایم. البته کمکها در بخش طراحی بیش از ساخت بود. ما هر سه ماه یک بار گزارشی از روند ساخت و تکمیل پروژه را ارائه میکنیم.
در این تیم مشاورهای افراد خبره و سرشناس جهان در این حوزه عضویت دارند. از جمله این افراد میتوان به پروفسور جری گیلمور (عضو انستیتو نجوم دانشگاه کمبریج و مسئول هماهنگی اپتیکون (شبکه هماهنگی تلسکوپهای اپتیکی و فروسرخ)؛ پدرو الوارز مجری تلسکوپ بزرگ قناری (GTC) که بزرگترین تلسکوپ حال حاضر جهان است؛ دکتر دیوید باکلی (مدیر علمی پروژه تلسکوپ ۱۰ متری آفریقای جنوبی و مدیر بخش ابزارگان پروژه تلسکوپ بسیار بزرگ آفریقای جنوبی (SALT)؛ پروفسور پیرو سالیناری (طراح مکانیکی تلسکوپ دوچشمی (LBT)؛ کالین کانینگهام عضو مرکز فناوری نجوم بریتانیا، رصدخانه ادینبورگ اسکاتلند و عضو کارگروه ابزارگان تلسکوپ (ELT ) و همچنین مارتین کولوم (مهندس سیستم، رصدخانه جنوبی اروپا (ESO) اشاره کرد.
کارشناسان و منجمان دیگری هم هستند که به شکل موردی با ما مثلاً در خصوص محفظه یا لایه نشانی و یا بخشهای دیگر همکاری میکنند.
علاوه بر آن، رصدخانه ملی ایران در اجرای طرح از مدیریت و مشاوره پروفسور آرنه آردبرگ (دانشگاه لوند سوئد) و لورنزو زاگو از سوئیس نیز بهره مند شده است.
فاز بعدی رصدخانه ملی ایران بعد از نورگیری در اواخر خردادماه چیست؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم است عرض کنم ما در سال ۱۳۹۵ و در ابتدای مسئولیت من به عنوان مدیر پروژه تصمیم گرفتیم که ساختمانهای پشتیانی مانند اتاق کنترل، لایه نشانی و غیره را از ساختمان تلسکوپ جدا کنیم. به همین دلیل حدود ۵۰ متر دورتر و در دل کوه ساختمان خدمات را بنا کردیم. یکی از مهمترین علل انجام این کار این بود که این امکان وجود دارد تلسکوپهای دیگری را نیز در قلههای اطراف میتوان نصب کرد.
این موضوع باعث میشود در فازهای بعدی رصدخانه بخشهای مختلف خصوصی و دولتی بتوانند با نصب حتی یک تلسکوپ یک متری مشغول رصد آسمان در یکی از بهترین نقاط ایران و حتی دنیا شوند. امتیاز این موضوع در این است که اگر نهاد و یا ارگان خصوصی و یا دولتی بخواهد این کار را انجام دهد دیگر احتیاجی به تأمین زیرساخت ندارد و این زیرساختها پیش از این با هزینههای چند ده میلیاردی ساخته شده است.
پس از نور گیری تلسکوپ وارد فاز تنظیمات میشود به این معنی که با کارهای رصدی و مهندسی به شکل همزمان عملکرد سیستم بهبود مییابد تا به سطح قابل قبولی از کیفیت تصاویر برسیم. پس از آن زمان بیشتری برای رصد اختصاص مییابد و تلسکوپ وارد فاز بهره برداری علمی میشود.
اما فعالیتهای مهندسی و بهبود سیستم همچنان به طور پیوسته اما با تواتر پایینتر ادامه پیدا میکند. در بخش ابزارهای رصدی هنوز کارهای زیادی مانده است که باید انجام دهیم. در بعد فنی و مهندسی توسعه ابزارهای رصدی مهمترین چالش ما خواهد بود.
در کنار این فعالیتهای توسعهای رصدخانه ملی معطوف به بهبود زیرساختها مانند اتصال به شبکه برق و تکمیل جاده اصلی خواهد بود. اینها برای تسهیل کاربری علمی ضروری خواهد بود.
موضوع دیگری که برای برخی از کارشناسان دغدغه شده است بحث آلودگی نوری منطقه است. لطفاً برای این موضوع نیز توضیحی ارائه دهید.
این یکی از دغدغههای اصلی رصدخانه ملی ایران است. طبعاً بخشی از این در مکان یابی لحاظ شده است اما این منطقه نیز در حال توسعه است. اطراف رصدخانه به نواحی مختلفی تقسیم شده است. مثلاً تا یک گستره هیچ واگذاری انجام نشود، در یک گستره هیچ کارخانه مزاحم مانند پالایشگاه ساخته نشود. اما در گستره بزرگتری که تا حدود شعاع ۱۰۰ کیلومتری ادامه دارد باید آلودگی نوری کنترل شود. طبعاً کنترل آلودگی نوری باید از نزدیکترین مناطق آغاز شود.
موضوع دیگر برای آلودگی نوری و کنترل آن باید فرهنگ سازی شود. نمونه موفق را میتوان جزایر قناری مثال زد. در این منطقه ظرف دو سال با تغییرات انجام شده در فرهنگ مصرف مردم و استفاده از سرپوشهای چراغ مناسب به گونهای عمل شد که دیگر این دغدغه تا حد زیادی مرتفع شده است.
حقیقت این است که برق در ایران تقریباً مفت است و توسعه شهری یا روستایی با افزایش نور پردازی گره خورده است. برای مثال در برخی از کلان شهرها مثل تهران به درختان نور میتابانند خوب وقتی این اتفاق میافتد در دیگر شهرها هم این کار اشتباه انجام میشود و نتیجه آن مصرف بیش از حد مصرف برق و آلودگی نوری است.
تاکنون مردم و مسئولان منطقه نقش فردی و مهمی در پروژه رصدخانه ملی ایران بر عهده نداشتهاند امیدوارم حداقل این پروژه را در کنترل آلودگی نوری یاری کنند. برای این منظور باید فرهنگ سازی کرد و با مردم هم در این زمینه صحبت کرد و این کاری نیست که رصدخانه ملی ایران بتواند به تنهایی از عهده آن بر آید. رسانهها بیشترین نقش را در این زمین دارند.
استفاده از تلسکوپ برای متخصصان و عموم به چه صورت خواهد بود؟ آیا مردم عادی هم میتوانند از آن بازدید کنند؟
ما در بهره برداری از تلسکوپ از الگوی رایج در دنیا پیروی خواهیم کرد. رصدخانه ملی ایران یک رصدخانه حرفهای و متخصص اهل فن است. بنابراین حداقل دانش فنی برای استفاده از آن مورد نیاز است. محققان ایرانی و خارجی میتوانند با دریافت فرم پیشنهاد و ارسال آن برای رصدخانه، برنامههای خود را ارسال کنند تا به داوری گذاشته شود. هر برنامه رصدی که بیشترین امتیاز را داشته باشد موفق به کسب زمان رصد میشود.
امکان دارد عموم و یا منجمان آماتور نتوانند این فرمها را تکمیل کنند چراکه تکمیل این فرمها نیازمند اطلاعات فنی است که فرد متقاضی حداقل باید فوق لیسانس فیزیک یا نجوم داشته باشد. با این حال این قبیل موارد در دانشگاهها باید آموزش داده شود و رصدخانه ملی ایران در زمینه آموزش منجمان آمادگی همکاری دارد. پژوهشکده نجوم پژوهشگاه دانشهای بنیادی یکی از بهترین مراکز برای همکاری در این زمینه است.
بارها تکرار کردهام که دانشگاههای مجاور بهترین فرصت را برای ورود به این حوزه علمی دارند. مثلاً اگر کاشان تمایل دارد در نجوم پیشرفت کند صرفاً با اتکا به نام غیاثالدین جمشید کاشانی این امر محقق نمیشود! باید سرمایه گذاری کند و این سرمایه گذاری تداوم داشته باشد. اما هنوز این هوشیاری مشاهده نشده است. تنها با ساختمان ساختن و کلنگ زدن هیچیک از اینها محقق نمیشود! بکارگیری و تربیت متخصص تنها راه ورود به این حوزه است.
عموم مردم چگونه میتوانند از رصدخانه ملی ایران استفاده کنند؟!
این موضوع نیاز به همت بخش خصوصی و گردشگری دارد. در حال حاضر که امکان بازدید عموم وجود ندارد ولی با تکمیل و بهره برداری از این سایت عموم مردم میتوانند در قالب اردوهای علمی و گردشگری از سایت رصدخانه ملی ایران با ضوابط و مقررات مشخص در طول روز بازدید کنند. برای فعالیت شبانه نیز برنامههایی پیش بینی شده است که امیدواریم با حضور بخش خصوصی اجرایی شود.
سخن آخر؟!
سخن آخر من توصیه اکید به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی برای استفاده از این فرصت و موقعیت ممتاز است. بعد از افتتاح و بهره برداری از تلسکوپ و سایت رصدخانه توپ در زمین دانشگاه هاست. آنها باید از این امکان به نحو ارزندهای استفاده کنند؛ علم نجوم ریشه در این شهر و کشور دارد. وجود دانشمندانی همچون غیاثالدین جمشید کاشانی موید همین نکته است. هیچ اتفاقی به اندازه تکمیل این پروژه در این چند وقت اخیر نتوانست مردم را تا به این حد خوشحال کند. پروژهای که به دست باکفایت کارشناسان و متخصصان ایرانی و فرزندان همین مردمان با آن ویژگی خاص در حال اجرا است.
در طول ساخت و اجرای این پروژه سازمانها و نهادهای مختلف با تیم مجری پروژه همکاری داشتند که قابل ستایش است؛ نخست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و مدیران این معاونت و سازمان برنامه که شرایط اجرایی پروژه را درک کردهاند. ریاست و مدیران پژوهشگاه دانشهای بنیادی و طرح رصدخانه ملی که نهایت تلاش خود را بکار گرفتهاند تا این امر محقق شود.
همچنین مدیران استان و منطقه و نیز شهر کامو و چوگان نیز از اجرای طرح حمایت کردهاند و امیدوارم این حمایتها تا دست یابی به تمام اهداف پروژه ادامه یابد. اتصال به شبکه برق سراسری و روکش آسفالت بخشی از جاده حمایت مدیران استان را میطلبد؛ این اتفاق و رویداد فرح بخش را تقدیم همه مردمان ایران زمین میکنیم.
منبع: خبرگزاری مهر